Wednesday, December 5, 2012

52 - فاصله تاب ِ چوبی ِ نمدار ِ باغ ِ جاجروده..که دیگه متروک شده

فاصله خیلی هست

مساله بین آبگوشت خواستن تو و پیتزا خوردن من نیست

مساله ساعت ناهار من که میشه ساعت شام تو، نیست

فاصله خیلی هست

مساله اون ساعت از شب که من بعد گریه میخوابم، دقیقا ساعتی از صبح ِ توئه که پامیشی نماز بخونی

خدای من که برای تو عین کفره

خدای تو که برای من عین مترسکه

.

.

فاصله زیاده و مجالی نیست

سیگار من که برای من : اروم بگیر، بمیر، قلب ِ ضعیف ِ مادر مرده

سیگار من که برای تو مصداق بزهکاری

جنس مخالفی که بوسیدنش برای من از اوجب واجبات

جنس مخالفی که بوسیدنش برای تو مصداق کامل هرزگی

موسیقی که من گوش میکنم سرکشی

موسیقی ای که تو گوش میکنی عرفانی

فاصله خیلی هست

از این بیشترش نکن

آروم بگیر فقط

آروم کنارم بشین

نبض جفتمون میزنه

هر دو نفس میکشیم

من بشقاب چینی ِ گل سرخی ِ لب پَر شده ت نیستم

تو هم فرش پاخورده ی چرک مورد ِ انباری م نیستی

بذار، بتونیم، بشینیم، بخندیم

بذار ، چیزی، بینمون، زنده ، بمونه

هرچند

هر دو

میدونیم

فاصله خیلی هست

پانوشت1 : شعر نیست

پانوشت 2 : شخصی نوشت نیست

3 comments:

  1. زیبا بود :) سه بار خوندمش

    ReplyDelete
  2. "خیلی قشنگ بود. "بذار ، چیزی، بینمون، زنده ، بمونه

    ReplyDelete
  3. خانوم مترجم بهتون تبریک میگم، نوشتتون خیلی جذبم کرد،همونطور که خودتون پانوشت کردید بیشتر یک متن عالیه تا یک شعر متوسط در هر صورت همونطور که میدونید برای من اهمیتی نداره یه چیز شعر باشه متن باشه پنجره باشه عکس باشه چیز هایی که برای من اهمیت داره تو اثرتون بود

    ReplyDelete