Sunday, June 3, 2012

28

غوغای بیرون روی من اثر نمی کند
التهاب درونم همه ی صداها را خاموش کرده
و آنقدر کلمه بلد نیستم که
از آفتاب و ابر و آب قرض می گیرم
و سکوت،دشوار تر از قبل، میخزد زیر ِ پوستم
و چشمانی که مدام پر و خالی میشوند
شب،در خاموشی
به گام های ذهنم گوش میدهد.
من/معبدی کشف نشده ام
با سقف ِ دلی که فیروزه کاری شده
و مزین است به مِهر و هُرم
و روزی احتیاجی خواهی داشت
به لبخند و نگاه ِ این معبد ِ مخفی
  8 آبان 90

No comments:

Post a Comment